🔥 AYO! This story is gonna be LIT AF & explicit! 18+ ONLY, FR FR! 🔥
خاتون خواهرم کونی شد ناخواسته
My Story Time:
اوف، بچه ها چقدر وقته میخوام این داستان رو براتون تعریف کنم. دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم.
دیشب با دوستام رفته بودیم یه پارتی خفن. یهو سه تا مرد سیاهپوست با اون بدنای ورزیده و عضلانی و کیرهای کلفت و درشتی که تو شلوارهاشون کاملا معلوم بود، اومدن سمت من. یه لحظه قلبم ایستاد. یهویی خودمو تو اتاقی تنها با این سه تا غریبه دیدم. در رو قفل کردن.
یکی از پشت موهام رو گرفت و محکم کشید، گردنم رو بوسید و گفت "امشب میخوایم بهت حال بدیم". من که ترسیده بودم و دست و پام میلرزید، ولی یه بخشی از وجودم… هیجان زده بود. یکی دیگه شلوار جین تنگمو پاره کرد و با دستای زمختش باسنم رو فشار داد. اون یکی هم محکم صورتمو چسبوند به دیوار.
نفسم بند اومد. با اینکه میترسیدم، پامُ نمیکشید فرار کنم. خودمو رها کردم… یهویی کیر گرم و سفت اولی رو تو کس خلوت و تنگم حس کردم که با یه ضربهٔ محکم و عمیق خودش رو تو من فرو کرد. داد کشیدم… نه از درد… از یه لذت غیرقابل باور. بعد نوبت دومی شد که از پشت باسنم رو باز کرد و کیرش رو توی کون تنگ و بکرَم فرو کرد. اشک از چشام سرازیر شد ولی از لذت. سومی که نوبتش شد، منو خوابوند رو زمین و کیر درشت و سیاهش رو محکم تو گلوم فرو کرد.
اون شب با بدن درد و کس و کون دردناک ولی راضی از پارتی بیرون اومدم… یه تجربهٔ خفن که دوس دارم بازم تکرارش کنم!